گذشتهی ساده:
avengedشکل سوم:
avengedسومشخص مفرد:
avengesوجه وصفی حال:
avengingکینهجویی کردن (از)، تلافی کردن، انتقام کشیدن (از)، دادگیری کردن، خونخواهی کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He was determined to avenge his father's murder.
او مصمم بود قتل پدرش را تلافی کند.
از کسی انتقام گرفتن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «avenge» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/avenge