با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Avenge

əˈvendʒ əˈvendʒ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    avenged
  • شکل سوم:

    avenged
  • سوم‌شخص مفرد:

    avenges
  • وجه وصفی حال:

    avenging

معنی و نمونه‌جمله

adverb
کینه‌جویی کردن (از)، تلافی کردن، انتقام کشیدن (از)، دادگیری کردن، خونخواهی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- He was determined to avenge his father's murder.
- او مصمم بود قتل پدرش را تلافی کند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد avenge

  1. verb retaliate
    Synonyms: chasten, chastise, come back at, even the score, get back at, get even, payback, punish, redress, repay, requite, retribute, revenge, stick it to, take satisfaction, take vengeance, venge, vindicate

Idioms

ارجاع به لغت avenge

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «avenge» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/avenge

لغات نزدیک avenge

پیشنهاد بهبود معانی