فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Avenge

əˈvendʒ əˈvendʒ

گذشته‌ی ساده:

avenged

شکل سوم:

avenged

سوم‌شخص مفرد:

avenges

وجه وصفی حال:

avenging

معنی و نمونه‌جمله

adverb

کینه‌جویی کردن (از)، تلافی کردن، انتقام کشیدن (از)، دادگیری کردن، خونخواهی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

He was determined to avenge his father's murder.

او مصمم بود قتل پدرش را تلافی کند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد avenge

  1. verb retaliate
    Synonyms:
    retaliate repay revenge punish get back at get even payback requite vindicate redress chastise chasten even the score take vengeance come back at stick it to take satisfaction retribute

Idioms

to avenge oneself on someone

از کسی انتقام گرفتن

ارجاع به لغت avenge

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «avenge» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/avenge

لغات نزدیک avenge

پیشنهاد بهبود معانی