آیکن بنر

نسل سوخته کیه؟! نسل‌ها رو به انگلیسی یاد بگیر!

نسل سوخته؟! نسل‌ها رو به انگلیسی یاد بگیر!

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Chasten

ˈtʃeɪsn ˈtʃeɪsn

گذشته‌ی ساده:

chastened

شکل سوم:

chastened

سوم‌شخص مفرد:

chastens

وجه وصفی حال:

chastening

معنی chasten | جمله با chasten

verb - transitive formal

متنبه کردن، درس عبرت دادن، اصلاح کردن، به راه آوردن (از راه شکست یا تجربه)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The defeat chastened the team, giving them the determination to improve their performance.

شکست، تیم را متنبه کرد و به آن‌ها انگیزه داد تا عملکردشان را بهتر کنند.

He was chastened by the harsh realities of life abroad.

او با واقعیت‌های سخت زندگی در خارج درس گرفت.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Like two children chastened by the teacher...

مانند دو کودکی که توسط معلم توبیخ شده باشند...

The gambler's suicide had a chastening effect on his friends.

خودکشی قمارباز اثر منزه‌کننده‌ای بر دوستان او داشت.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد chasten

ارجاع به لغت chasten

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «chasten» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/chasten

لغات نزدیک chasten

پیشنهاد بهبود معانی