گذشتهی ساده:
abasedشکل سوم:
abasedسومشخص مفرد:
abasesوجه وصفی حال:
abasingپستشمردن، تحقیرکردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Those who are proud shall be abased.
آنان که غرور دارند زبون خواهند شد.
the abased tips of some birds' wings
نوک خمیدهی بال برخی از پرندگان
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «abase» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/abase