آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Idioms
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۰ مهر ۱۴۰۲

    Redress

    rɪˈdres rɪˈdres

    معنی redress | جمله با redress

    verb - transitive formal

    جبران کردن، چاره کردن، رفع کردن (قصور یا خطا یا جرم یا تعدی و غیره)

    He promised to redress past injustices.

    قول داد که بی‌عدالتی‌های گذشته را جبران کند.

    The government implemented new policies to redress the economic inequality in the country.

    حکومت سیاست‌های جدیدی را برای رفع نابرابری اقتصادی در کشور اجرا کرد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    The organization's mission is to redress social injustices.

    رسالت این سازمان رفع بی‌عدالتی‌های اجتماعی است.

    noun formal

    خسارت، غرامت

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    The court ordered the company to pay a substantial redress to the victims of the scam.

    دادگاه به این شرکت دستور داد تا خسارت قابل توجهی را به قربانیان کلاهبرداری بپردازد.

    The customer demanded redress for the poor service and damaged goods.

    مشتری برای خدمات ضعیف و کالاهای آسیب‌دیده درخواست غرامت کرد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد redress

    1. noun help, compensation
      Synonyms:
      aid assistance relief payment recompense reward return satisfaction compensation reparation amends indemnity atonement restitution requital retribution reprisal balancing offsetting correction rectification revision reformation rehabilitation remodeling reworking change renewal repair reestablishment remedy cure ease remission conciliation justice quittance vengeance
      Antonyms:
      hurt injury
    1. verb change, rectify
      Synonyms:
      correct adjust revise amend repair mend reform remedy restore balance regulate compensate relieve ease neutralize counteract countercheck negative negate frustrate vindicate put right square cancel annul recalibrate recompense pay for something make up for make amends make reparation make restitution pay one’s dues dial back turn around turn things around turn over new leaf
      Antonyms:
      worsen

    Idioms

    to redress the balance (or scales)

    عدالت برقرار کردن، حق را به حق‌دار رساندن

    ارجاع به لغت redress

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «redress» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/redress

    لغات نزدیک redress

    • - redpoll
    • - redraft
    • - redress
    • - redresser
    • - redroot
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    seamstress score a goal scarcely scape scammer savor savior savage saul room temperature doozy doth downtime doyle drama queen تکذیب تکذیب کردن حمام ساقی ماهی تهی‌خار ماهی دیواربین ماهی جنگجو ماهی گوپی ماهی تترانئون ماهی‌ماهی ماهی پلاتی ماهی دم‌شمشیری لپ‌تاپ قاروقور قباد
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.