فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Atonement
əˈtoʊnmənt
əˈtəʊnmənt
معنی و نمونه‌جمله
noun
تاوان، کفاره، دیه، جبران، غرامت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
in atonement for his sins
به جبران گناهانش
مترادف و متضاد atonement
-
noun compensationSynonyms:payment satisfaction recompense amends restitution redress reparation indemnification redemption expiation penance propitiation
Collocations
(مسیحیت) آشتی خدا با بشر و بخشش گناهان به واسطه‌ی رنج و مرگ عیسی
ارجاع به لغت atonement
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «atonement» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/atonement