با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Expiation

ˌekspɪˈeɪʃn̩ ˌekspɪˈeɪʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    کفاره دادن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد expiation

  1. noun Atonement
    Synonyms: atonement, satisfaction, redemption, compensation, propitiation
  2. noun Something done in atonement
    Synonyms: amends, penance, flagellation

ارجاع به لغت expiation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «expiation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/expiation

لغات نزدیک expiation

پیشنهاد بهبود معانی