آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Expiatory

ˈekspiːətɔːriː ˈekspɪətərɪ

معنی expiatory

adjective

وابسته به تقاص، تقاصی، کفاره‌ای

adjective

جبران‌کننده (ی گناهان و غیره)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد expiatory

  1. adjective serving to purify of sin
    Synonyms:
    purgative expiative propitiatory purificatory lustral lustrative purgatorial

ارجاع به لغت expiatory

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «expiatory» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/expiatory

لغات نزدیک expiatory

پیشنهاد بهبود معانی