Expiatory

ˈekspiːətɔːriː ˈekspɪətərɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

adjective
وابسته به تقاص، تقاصی، کفاره‌ای

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
adjective
جبران‌کننده (ی گناهان و غیره)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد expiatory

  1. adjective Serving to purify of sin
    Synonyms: lustral, lustrative, purgative, expiative, purgatorial, purificatory, propitiatory

ارجاع به لغت expiatory

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «expiatory» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/expiatory

لغات نزدیک expiatory

پیشنهاد بهبود معانی