سرآمد، سپری شدن، خاتمه، بازدم، دم برآوردن
سرآمد
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The exact time of his expiration is not known.
زمان دقیق مرگ او معلوم نیست.
upon the expiration of the period of his stay in Tehran
در پایان مدت اقامت او در تهران
the expiration of the contract
انقضای قرارداد
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «expiration» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/expiration