آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Expiratory

ɪkˈspaɪrətɔːri ɪkˈspɪrətri

معنی expiratory | جمله با expiratory

adjective

پزشکی زیست‌شناسی بازدمی، زفیری، وابسته به بازدم (وابسته به خارج شدن هوا از ریه)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی پزشکی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

During the exam, the nurse assessed the patient's expiratory sounds.

در طول معاینه، پرستار صداهای بازدمی بیمار را ارزیابی کرد.

The expiratory reserve volume is an important parameter in pulmonary function tests.

حجم ذخیره‌ی بازدمی پارامتری مهم در آزمایش‌های عملکرد ریوی است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد expiratory

  1. adjective relating to the exhalation of air from the lungs
    Antonyms:

ارجاع به لغت expiratory

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «expiratory» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/expiratory

لغات نزدیک expiratory

پیشنهاد بهبود معانی