گذشتهی ساده:
expiredشکل سوم:
expiredسومشخص مفرد:
expiresوجه وصفی حال:
expiringسپری شدن، به پایان رسیدن، سرآمدن، دم برآوردن، مردن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
سرآمدن، سپری شدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The whales expired with a loud sound.
والها با صدای بلند دم میزدند.
She was taken to the hospital but she soon expired.
او را به بیمارستان بردند؛ ولی بهزودی فوت کرد.
The lease expired.
مدت اجاره تمام شد.
The president's term of office will expire in Khordad.
دوران تصدی رئیسجمهور در خرداد به پایان خواهد رسید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «expire» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/expire