فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Pass Away

American: ˈpæsəˈweɪ British: pɑːsəˈweɪ

گذشته‌ی ساده:

passed away

شکل سوم:

passed away

سوم‌شخص مفرد:

passes away

وجه وصفی حال:

passing away

معنی

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pass away

  1. verb die
    Synonyms:
    pass on depart expire perish decease demise drop succumb cease living kick the bucket croak meet one's maker bite the dust cash in one's chips buy the farm
    Antonyms:
    live be born

ارجاع به لغت pass away

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pass away» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pass-away

لغات نزدیک pass away

پیشنهاد بهبود معانی