عبور از یک نقطه عطف، پشت سر گذاشتن مرحله مهم
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Graduating from college was a major milestone in her life.
فارغ التحصیلی از دانشگاه یک نقطه عطف مهم در زندگی او بود.
The company has passed a significant milestone this year.
این شرکت امسال از یک مرحله مهم عبور کرده است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «pass a milestone» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pass-a-milestone