گذشتهی ساده:
negatedشکل سوم:
negatedسومشخص مفرد:
negatesوجه وصفی حال:
negatingمنفی کردن، خنثی کردن، بیاثر کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He even negated the testimony of his own son.
او گواهی پسر خودش را هم انکار کرد.
His untimely death negated all our efforts.
مرگ نابههنگام او همهی کوششهای ما را بیاثر کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «negate» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/negate