آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Countermand

ˌkaʊntərˈmænd ˌkaʊntəˈmɑːnd / / ˈkaʊntəmɑːnd

معنی countermand | جمله با countermand

noun verb - transitive adverb

فسخ کردن، لغو کردن، برگرداندن حکم صادره، ممنوع کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

You cannot countermand your superior officer!

شما نمی‌توانید خلاف دستور افسر مافوق خود فرمان صادر کنید!

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد countermand

  1. verb annul, cancel a command

ارجاع به لغت countermand

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «countermand» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/countermand

لغات نزدیک countermand

پیشنهاد بهبود معانی