فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Countermeasure

ˈkaʊnt̬ərˌmeʒər ˈkaʊntəmeʒə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    countermeasures

معنی و نمونه‌جمله

  • noun
    پارسنگ، اقدام متقابل
    • - Unless sufficient countermeasures are taken, unemployment will continue to rise.
    • - اگر تدابیر کافی اتخاذ نشود بیکاری بیشتر خواهد شد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد countermeasure

  1. noun Something that corrects or counteracts
    Synonyms: antidote, corrective, curative, cure, remedy

ارجاع به لغت countermeasure

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «countermeasure» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/countermeasure

لغات نزدیک countermeasure

پیشنهاد بهبود معانی