( negative =) منفی، خنثی کردن، منفی کردن
نفی، خنثیسازی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
His behavior was a negation of everything he had said before.
رفتار او نفی کلیهی گفتههای پیشین او بود.
Death is the negation of life.
مرگ نقطهی مقابل زندگی است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «negation» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/negation