آیکن بنر

نسل سوخته کیه؟! نسل‌ها رو به انگلیسی یاد بگیر!

نسل سوخته؟! نسل‌ها رو به انگلیسی یاد بگیر!

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Permission

pərˈmɪʃn pəˈmɪʃn

معنی permission | جمله با permission

noun uncountable B1

اجازه، اذن، رخصت، مجوز، رضایت

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

He has my permission to read my letters.

او از من اجازه دارد که نامه‌هایم بخواند.

He entered the building without permission and was fined.

او بدون مجوز وارد ساختمان شد و جریمه گردید.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

with your permission

با اجازه‌ی شما

according to the publisher's permission

طبق اجازه‌ی ناشر

permission to go

اجازه‌ی رفتن

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد permission

Collocations

give permission

اجازه دادن

grant permission

اجازه دادن، مجوز دادن

obtain permission

کسب اجازه / مجوز گرفتن

seek permission

درخواست اجازه کردن، اجازه خواستن

لغات هم‌خانواده permission

سوال‌های رایج permission

معنی permission به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی permission در زبان فارسی به «اجازه» یا «رخصت» ترجمه می‌شود.

اجازه مفهومی است که در زندگی فردی و اجتماعی بشر نقشی بنیادی ایفا می‌کند. در ساده‌ترین تعریف، permission به معنای اعطای حق یا امکان انجام یک عمل از سوی فرد یا نهادی است که قدرت یا اختیار لازم را دارد. این واژه می‌تواند در زمینه‌های بسیار متنوعی به کار رود؛ از روابط روزمره میان افراد گرفته تا محیط‌های آموزشی، کاری، علمی و حتی فناوری‌های دیجیتال. به همین دلیل، مفهوم اجازه تنها یک واژه‌ی ساده نیست، بلکه پایه‌ای از ساختار تعاملات انسانی و اجتماعی به شمار می‌رود.

از دیدگاه ارتباطی، permission نشانه‌ی احترام و درک متقابل است. زمانی که فردی برای انجام کاری درخواست اجازه می‌کند، در واقع به مرزها، حقوق و استقلال دیگری احترام می‌گذارد. همین عمل ساده به ظاهر، می‌تواند به ایجاد اعتماد، صمیمیت و هماهنگی بیشتر کمک کند. بنابراین، اجازه را می‌توان یکی از عناصر کلیدی اخلاق در تعاملات انسانی دانست؛ عنصری که هم نظم اجتماعی را حفظ می‌کند و هم روابط فردی را عمیق‌تر می‌سازد.

در حوزه‌های رسمی و سازمانی، permission اغلب با سلسله‌مراتب و ضوابط همراه است. مثلاً در محیط کار، کارکنان برای دسترسی به منابع یا انجام پروژه‌های خاص به اجازه‌ی مدیران نیاز دارند. این موضوع نشان‌دهنده‌ی نقش اجازه در مدیریت و کنترل منابع است. همچنین در آموزش، دانشجویان و دانش‌آموزان برای برخی فعالیت‌ها نیازمند کسب اجازه از اساتید یا مسئولان هستند که این امر نیز بخشی از نظم آموزشی محسوب می‌شود.

از منظر فناوری، واژه‌ی permission به شکلی گسترده وارد ادبیات دیجیتال شده است. در تلفن‌های هوشمند و نرم‌افزارها، permissions به مجوزهایی اشاره دارد که کاربر به یک برنامه برای دسترسی به داده‌ها یا امکانات خاص می‌دهد؛ مانند دسترسی به دوربین، میکروفون یا موقعیت مکانی. این کاربرد نشان‌دهنده‌ی اهمیت حفظ حریم خصوصی و کنترل فردی بر داده‌ها در عصر دیجیتال است. در واقع، مفهوم اجازه در این حوزه نه تنها امنیت بلکه اعتماد کاربران را نیز تضمین می‌کند.

permission واژه‌ای است که به ما یادآوری می‌کند تعاملات انسانی و اجتماعی بدون وجود احترام متقابل، هماهنگی و توجه به مرزهای فردی ناقص خواهد بود. چه در ارتباطات روزمره و چه در محیط‌های رسمی و فناوری، اجازه نقشی فراتر از یک عمل ساده دارد. این واژه نمادی است از اهمیت پذیرش دیگری، رعایت قواعد و ساختن فضایی که در آن آزادی فردی و مسئولیت جمعی همزمان به رسمیت شناخته شوند.

ارجاع به لغت permission

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «permission» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/permission

لغات نزدیک permission

پیشنهاد بهبود معانی