Permissiveness

pərˈmɪs.ɪv.nəs pəˈmɪs.ɪv.nəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
(روانشناسی) آسان‌گیری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد permissiveness

  1. noun A disposition to allow freedom of choice and behavior
    Synonyms: tolerance
    Antonyms: unpermissiveness

لغات هم‌خانواده permissiveness

ارجاع به لغت permissiveness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «permissiveness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/permissiveness

لغات نزدیک permissiveness

پیشنهاد بهبود معانی