تصویب، قبولی، موافقت، پسند
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He glanced at the letter with approbation.
او با نظر موافق به نامه نگاه افکند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «approbation» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/approbation