امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Approbation

ˌæprəˈbeɪʃn ˌæprəˈbeɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • noun
    تصویب، قبولی، موافقت، پسند
    • - He glanced at the letter with approbation.
    • - او با نظر موافق به نامه نگاه افکند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد approbation

  1. noun praise
    Synonyms: admiration, approval, bells, consent, endorsement, esteem, favor, go-ahead, high regard, okay, permission, recognition, sanction, support, the nod
    Antonyms: criticism, disapprobation

ارجاع به لغت approbation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «approbation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/approbation

لغات نزدیک approbation

پیشنهاد بهبود معانی