امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Disapprobation

    ˌdɪsæprəˈbeɪʃn ˌdɪsæprəˈbeɪʃn
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    noun
    ( disaproval =) عدم تصویب، رد، بی‌میلی، تقبیح، مذمت

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد disapprobation

    1. noun Unfavorable opinion or judgment
      Synonyms: disapproval, disesteem, condemnation, disfavor, displeasure
      Antonyms: approbation

    ارجاع به لغت disapprobation

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «disapprobation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/disapprobation

    لغات نزدیک disapprobation

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    glasses glass ticket taxi wheel boat water pail cafe trousers bedroom table nose bird elephant box money towel