شکل جمع:
disappointmentsیأس، ناامیدی، نومیدی، دلشکستگی، سرخوردگی، ناکامی، دلسردی، خوب نبودن بر خلاف انتظار
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He could not hide his disappointment.
او نمیتوانست سرخوردگی خود را پنهان کند.
To my great disappointment it snowed all day.
خیلی سرخورده شدم چون تمام روز برف آمد.
He was a disappointment to his parents.
او مایهی دلسردی والدین خود بود.
The party was a great disappointment.
مهمانی برخلاف انتظار خیلی بد بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «disappointment» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/disappointment