امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Dissatisfaction

dɪˌsætəsˈfækʃn / / dɪsˌsæ- dɪˌsætəsˈfækʃn / / dɪsˌsæ-
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    dissatisfactions

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable B2
ناخرسندی، ناخشنودی، نارضایتی، عدم رضایت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- He did not dare to express his dissatisfaction with the condition of the country.
- جرئت نمی‌کرد نارضایتی خود را از وضع کشور علنی بیان کند.
- High taxes had caused widespread dissatisfaction.
- مالیات‌های سنگین موجب نارضایتی گسترده شده بود.
- Please state your dissatisfactions one by one.
- لطفاً ناخشنودی‌های خود را یک‌به‌یک ذکر کنید.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dissatisfaction

  1. noun discontent, unhappiness
    Synonyms:
    annoyance anxiety aversion boredom chagrin complaint desolation disapproval discomfort discouragement disfavor disgruntlement disinclination dislike disliking dismay displeasure disquiet disrelish distaste distress ennui envy exasperation fretfulness frustration heartburn hopelessness indisposition irritation jealousy lamentation malcontent malcontentment oppression querulousness regret resentment trouble uneasiness weariness worry
    Antonyms:
    contentment happiness pleasure satisfaction

ارجاع به لغت dissatisfaction

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dissatisfaction» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dissatisfaction

لغات نزدیک dissatisfaction

پیشنهاد بهبود معانی