با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Envy

ˈenvi ˈenvi
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    envied
  • شکل سوم:

    envied
  • سوم‌شخص مفرد:

    envies
  • وجه وصفی حال:

    envying
  • شکل جمع:

    envies

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive B2
حسادت کردن به، حسودی کردن به، غبطه خوردن به، حسادت ورزیدن به، رشک بردن به

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- I envied him for his ability to effortlessly speak multiple languages.
- من به او به خاطر توانایی‌اش در مثل آب خوردن صحبت کردن به چندین زبان حسادت می‌کردم.
- Everyone envied Iraj.
- همه به ایرج رشک می‌بردند.
noun uncountable
حسادت، حسودی، حسد، رشک، غبطه
- Her beauty aroused her sisters' envy.
- زیبایی او حسادت خواهرانش را برانگیخت.
- He could not hide his envy of me.
- او نمی‌توانست رشک خود نسبت به من را پنهان کند.
noun uncountable
مایه‌ی حسادت، مایه‌ی رشک
- Her blue eyes were the envy of all the girls in the class.
- چشمان آبی او مایه‌ی حسادت همه‌ی دختران کلاس بود.
- Her expensive car was the envy of all her friends.
- ماشین گران‌قیمتش مایه‌ی رشک همه‌ی دوستانش بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد envy

  1. noun jealousy
    Synonyms: backbiting, coveting, covetousness, enviousness, evil eye, green-eyed monster, grudge, grudging, grudgingness, hatred, heartburn, ill will, invidiousness, jaundiced eye, lusting, malevolence, malice, maliciousness, malignity, opposition, prejudice, resentfulness, resentment, rivalry, spite
    Antonyms: comfort, confidence, contentedness, good will, kindness, pleasure
  2. verb be jealous of another
    Synonyms: be envious, begrudge, covet, crave, desire, die over, eat one’s heart out, grudge, hanker, have hard feelings, hunger, long, lust, object to, resent, thirst, turn green, want, yearn
    Antonyms: be confident, be content

ارجاع به لغت envy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «envy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/envy

لغات نزدیک envy

پیشنهاد بهبود معانی