شکل جمع:
hatredsدشمنی، کینه، عداوت، بغض، بیزاری، تنفر، نفرت
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He had a profound hatred for dictatorship.
او نسبت به دیکتاتوری نفرت عمیقی داشت.
She looked at us with hatred.
او با تنفر به ما نگاه کرد.
There was hatred in her words.
از حرفهایش بوی انزجار میآمد.
His murder rekindled the ancient hatred between the two tribes.
قتل او کینهی دیرینه بین آن دو قبیله را دوباره مشتعل کرد.
Hatred arouses hatred; love, love.
کینهورزی کینه میانگیزد و عشق عشق.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «hatred» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hatred