با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Abhorrence

æbˈhɔːrns əbˈhɒrəns
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    abhorrences

معنی و نمونه‌جمله

noun
تنفر، بیزاری، انزجار، وحشت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- After seeing the corpses, I could not hide my abhorrence.
- پس از دیدن اجساد نتوانستم انزجار خود را پنهان کنم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد abhorrence

  1. noun disgust
    Synonyms: detestation, enmity, hate, hatred, horror, loathing, malice, odium, repugnance, revulsion

ارجاع به لغت abhorrence

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «abhorrence» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/abhorrence

لغات نزدیک abhorrence

پیشنهاد بهبود معانی