آخرین به‌روزرسانی:

Revulsion

rɪˈvʌlʃn rɪˈvʌlʃn

شکل جمع:

revulsions

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun

تنفر شدید، جابه‌جا شدن درد، منع کردن، انحراف درد، جابه‌جاساختن درد، تغییر ناگهانی، عمل کشیدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

a scene of utter revulsion

صحنه‌ای کاملاً مشمئز‌کننده

a revulsion of his mood

دگرگونی حال و حوصله‌ی او

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد revulsion

  1. noun disgust, hatred
    Synonyms:
    hate dislike distaste aversion detestation repugnance loathing abhorrence repulsion abomination recoil horror
    Antonyms:
    love like liking loving

ارجاع به لغت revulsion

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «revulsion» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/revulsion

لغات نزدیک revulsion

پیشنهاد بهبود معانی