آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Aversion

əˈvɜrʒən əˈvɜːʃn

معنی aversion | جمله با aversion

noun countable

نفرت، تنفر، بیزاری

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

He had an aversion to spiders.

از عنکبوت نفرت داشت.

The child had an aversion to vegetables and refused to eat them.

این کودک از سبزیجات تنفر داشت و از خوردن آن‌ها خودداری می‌کرد.

noun countable

مایه‌ی نفرت، مایه‌ی بیزاری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

Snakes are a common aversion for many people.

برای بسیاری از مردم مار مایه‌ی نفرت است.

The smell of durian is an aversion for many people.

بوی خارگیل برای بسیاری از مردم مایه‌ی بیزاری است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد aversion

ارجاع به لغت aversion

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «aversion» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/aversion

لغات نزدیک aversion

پیشنهاد بهبود معانی