آخرین به‌روزرسانی:

Averse

əˈvɜrːs əˈvɜːs

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

بیزار، مخالف، متنفر، برخلاف میل

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

He is not averse to joking during class.

او با شوخی سر کلاس مخالفتی ندارد.

She was averse to reporters and the press.

او از خبرنگاران و روزنامه‌ها بیزار بود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد averse

  1. adjective opposing
    Synonyms:
    unwilling unfriendly hostile contrary disliking antagonistic reluctant loath uneager disinclined unfavorable hesitant ill-disposed indisposed inimical afraid antipathetic nasty having no use for perverse
    Antonyms:
    loving liking caring sympathetic

ارجاع به لغت averse

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «averse» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/averse

لغات نزدیک averse

پیشنهاد بهبود معانی