فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Unfavorable
American:
ˌənˈfeɪvərəbəl
British:
ˌənˈfeɪvərəbəl
صفت تفضیلی:
more unfavorableصفت عالی:
most unfavorableمعنی و نمونه‌جمله‌ها
adjective
نامساعد، بد، مخالف، برعکس، زشت، بدقیافه، نامطلوب
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
an unfavorable wind
باد مخالف
Everybody has an unfavorable opinion of her.
همه نسبت به او نظر نامساعد دارند.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
unfavorable weather
هوای نامساعد
مترادف و متضاد unfavorable
-
adjective very badSynonyms:bad poor ill wrong adverse negative unfortunate unlucky improper damaging destructive hostile objectionable threatening unfriendly unfit unsuitable inconvenient inopportune late untimely contrary disadvantageous unseemly ill-advised inadvisable regrettable troublesome antagonistic ominous opposed tardy unpromising calamitous discommodious infelicitous inimical unpropitious unseasonable inexpedient malapropos untowardAntonyms:good nice friendly favorable
ارجاع به لغت unfavorable
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «unfavorable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/unfavorable
لغات نزدیک unfavorable
- - unfathered
- - unfathomable
- - unfavorable
- - unfavourable
- - unfeeling