امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Regrettable

    rɪˈɡretəbl rɪˈɡretəbl
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    adjective
    قابل‌تأسف

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - it is regrettable if Iran is ruined ...
    - دریغ است ایران که ویران شود ...
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد regrettable

    1. adjective unfortunate, wrong
      Synonyms: afflictive, calamitous, deplorable, dire, disappointing, distressing, dreadful, grievous, heartbreaking, ill-advised, lamentable, pitiable, pitiful, sad, shameful, unfavorable, unhappy, woeful
      Antonyms: blessed, fortunate, happy, lucky, right

    لغات هم‌خانواده regrettable

    ارجاع به لغت regrettable

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «regrettable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/regrettable

    لغات نزدیک regrettable

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند