گذشتهی ساده:
regroupedشکل سوم:
regroupedسومشخص مفرد:
regroupsوجه وصفی حال:
regroupingدوباره متشکل کردن، دوباره گروهبندی کردن
(ارتش - برای مثال پس از نبرد) دوباره گردآمدن، دوباره آرایش (نظامی) دادن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «regroup» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/regroup