آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴

    Dreadful

    ˈdredfl ˈdredfl

    صفت تفضیلی:

    more dreadful

    صفت عالی:

    most dreadful

    معنی dreadful | جمله با dreadful

    adjective

    وحشتناک، هولناک، رعب‌آور، مصیبت‌بار، اسف‌بار، سهمگین، دهشتناک

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی متوسط

    مشاهده

    It was a dreadful mistake that cost the company millions.

    آن اشتباه مصیبت‌بار میلیون‌ها تومان به شرکت ضرر زد.

    They found a dreadful scene of destruction after the storm passed.

    پس‌از عبور طوفان، با صحنه‌ای هولناک از ویرانی مواجه شدند.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    a dreadful storm

    توفان سهمگین

    adjective B2

    انگلیسی بریتانیایی افتضاح، بی‌کیفیت، خیلی بد، زننده، نامطلوب، ناخوشایند، مزخرف

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری

    That movie was absolutely dreadful; we left halfway through.

    آن فیلم واقعاً مزخرف بود؛ وسطش از سینما بیرون رفتیم.

    I had a dreadful day at work. everything went wrong.

    روز افتضاحی در محل کار داشتم. همه‌چیز خراب شد.

    adjective informal

    انگلیسی بریتانیایی بسیار، شدید، فاحش، عظیم، خیلی (برای تأکید بر شدت زیاد چیزی)

    Losing the files was a dreadful error that delayed the whole project.

    از دست دادن فایل‌ها اشتباه فاحشی بود که کل پروژه را به تأخیر انداخت.

    There was a dreadful misunderstanding between the two families.

    سوء‌تفاهم شدیدی بین دو خانواده به وجود آمده بود.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد dreadful

    1. adjective very bad
      Synonyms:
      awful terrible appalling frightful ghastly horrendous horrible fearful abominable shocking hideous dire direful distasteful horrid atrocious dread fearsome formidable painful grim grisly unspeakable revolting tragic unpleasant
      Antonyms:
      pleasing pleasant wonderful welcomed
    1. adjective horrible, frightening
      Synonyms:
      bad awful terrible frightening fearful dire distressing alarming atrocious horrific horrendous hideous frightful ghastly shocking grievous tragic rotten mean lousy wicked monstrous shameful abominable formidable tremendous godawful appalling beastly grim spooky creepy shuddersome icky gross grody frozen
      Antonyms:
      pleasant pleasing wonderful welcomed

    Collocations

    pretty dreadful

    بسیار وحشتناک/خیلی بد

    سوال‌های رایج dreadful

    صفت تفضیلی dreadful چی میشه؟

    صفت تفضیلی dreadful در زبان انگلیسی more dreadful است.

    صفت عالی dreadful چی میشه؟

    صفت عالی dreadful در زبان انگلیسی most dreadful است.

    ارجاع به لغت dreadful

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «dreadful» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dreadful

    لغات نزدیک dreadful

    • - dread
    • - dreaded
    • - dreadful
    • - dreadfully
    • - dreadlocks
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    paddle tennis sphygmomanometer motor home newsletter invoice wetsuit three sheets to the wind job hunting apply alumna antibody food poisoning for example for real for sure جهت‌دهی آنفلوانزا ماهی هامور سپور ماهی کفشک ماهی باراکودا ماهی آمبرجک ماهی سرخ‌طبل ماهی لوتی قفس ابطال باطله باطل کردن بطالت واجد شرایط
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.