امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Unspeakable

ʌnˈspiːkəbl ʌnˈspiːkəbl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
ناگفتنی، توصیف‌ناپذیر، غیرقابل بیان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- unspeakable atrocities
- اعمال زشت غیر‌قابل‌وصف
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد unspeakable

  1. adjective very bad; beyond description
    Synonyms: abominable, alarming, appalling, atrocious, awful, beastly, beyond words, calamitous, detestable, dire, disgusting, dreadful, evil, execrable, fearful, frightening, frightful, heinous, horrible, horrid, incommunicable, inconceivable, indefinable, indescribable, ineffable, inexpressible, inhuman, loathsome, monstrous, nameless, obnoxious, odious, offensive, outrageous, overwhelming, preternatural, repellent, repugnant, repulsive, revolting, shocking, unbelievable, unimaginable, unutterable
    Antonyms: good, nice

لغات هم‌خانواده unspeakable

ارجاع به لغت unspeakable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unspeakable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unspeakable

لغات نزدیک unspeakable

پیشنهاد بهبود معانی