جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Nameless

ˈneɪmləs ˈneɪmləs

معنی و نمونه‌جمله‌ها

بی‌نام

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

one of the actor's many nameless admirers

یکی از دلباختگان متعدد و ناشناس آن هنرپیشه

The man who saved their lives prefers to remain nameless.

مردی که جان آن‌ها را نجات داد، ترجیح می‌دهد که گمنام باقی بماند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

nameless dread

وحشت بیان‌نکردنی

his nameless crimes

جنایات وصف‌ناپذیر او

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد nameless

adjective unknown, anonymous

Synonyms:

unnamed anonymous obscure unacknowledged uncelebrated undistinguished unfamed unnoted unsung incognito inconspicuous unheard-of pseudonymous innominate untitled undesignated whatchamacallit X

Antonyms:

known famous named prominent distinguished renowned eminent designated

لغات هم‌خانواده nameless

noun
name

adjective
named, nameless

verb - transitive
name, rename

adverb
namely

ارجاع به لغت nameless

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «nameless» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/nameless

لغات نزدیک nameless

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!