با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

X

eks eks eks
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    xed
  • شکل سوم:

    xed
  • سوم شخص مفرد:

    xes
  • وجه وصفی حال:

    xing

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun
    (بیست و چهارمین حرف الفبای انگلیسی) اکس، ایکس
  • noun
    (در عدد نویسی رومی) ده
  • noun
    (در نامه) نشانه‌ی بوس
  • noun
    (علامت) ضربه‌در
  • noun
    (ریاضی، مجهول اول در جبر) ایکس (در نوشتار x)
  • noun
    فلان، بهمان، ایکس
  • noun
    صدای این حرف (مانند صدای "ک" و "س" در واژه‌های "عکس" و -lax یا صدای "G-Z" در واژه‌های exact و "اگزما" - یا صدای "k-sh" در واژه‌ی anxious و غیره)
  • noun
    هر چیز به این شکل: X
  • noun
    (در جدول‌ها و فهرست‌ها و غیره) بیست و چهارم
    • - twenty = xx
    • - بیست = xx
    • - thirty = xxx
    • - سی = xxx
    • - a 3*4 (meter) carpet
    • - فرش سه در چهار (متر)
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد x

  1. noun The 24th letter of the Roman alphabet
    Synonyms: unknown, ten, unknown-quantity, variable, cross, letter, mystery, x, mark, n, signature, y, 10, times, tenner, ex., decade
  2. noun Street names for methylenedioxymethamphetamine
    Synonyms: adam, ecstasy, xtc, go, disco-biscuit, cristal, hug drug
  3. adjective Being one more than nine
    Synonyms: ten, 10
  4. verb To remove or invalidate by or as if by running a line through or wiping clean.
    Synonyms: Also used with out: annul, blot, cancel, cross, delete, efface, erase, expunge, obliterate, rub, scratch, strike, undo, wipe, vacate

ارجاع به لغت x

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «x» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/x

لغات نزدیک x

پیشنهاد بهبود معانی