گذشتهی ساده:
xedشکل سوم:
xedسومشخص مفرد:
xesوجه وصفی حال:
xing(بیست و چهارمین حرف الفبای انگلیسی) اکس، ایکس
(در نامه) نشانهی بوس
(علامت) ضربهدر
(ریاضی، مجهول اول در جبر) ایکس (در نوشتار x)
فلان، بهمان، ایکس
صدای این حرف (مانند صدای "ک" و "س" در واژههای "عکس" و -lax یا صدای "G-Z" در واژههای exact و "اگزما" - یا صدای "k-sh" در واژهی anxious و غیره)
هر چیز به این شکل: X
(در جدولها و فهرستها و غیره) بیست و چهارم
twenty = xx
بیست = xx
thirty = xxx
سی = xxx
a 3*4 (meter) carpet
فرش سه در چهار (متر)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «x» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/x