گذشتهی ساده:
annulledشکل سوم:
annulledسومشخص مفرد:
annulsوجه وصفی حال:
annullingلغو کردن، باطل کردن، خنثی کردن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The contract was annulled.
قرارداد فسخ شد.
She requested that her marriage be annulled on account of being a minor.
او درخواست کرد که بهدلیل صغیر بودن، ازدواجش باطل شود.
Milk and water annulled the poison's effect.
شیر و آب اثر زهر را خنثی کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «annul» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/annul