فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Annuity

əˈnjuːət̬i əˈnjuːəti

معنی

حقوق یا مقرری سالیانه، گذراند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد annuity

  1. noun income from capital investment paid in a series of regular payments
    Synonyms:
    rente

Collocations

annuity insurance

بیمه‌ی مستمری سالانه

life annuity

مستمری مادام العمر

redeemable annuity

مستمری بازخریدنی

ارجاع به لغت annuity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «annuity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/annuity

لغات نزدیک annuity

پیشنهاد بهبود معانی