امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Abate

əˈbeɪt əˈbeɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    abated
  • شکل سوم:

    abated
  • سوم‌شخص مفرد:

    abates
  • وجه وصفی حال:

    abating

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adverb noun verb - intransitive verb - transitive
فروکش کردن، کاستن، تخفیف دادن، رفع کردن، کم شدن، آب گرفتن از(فلز)، خیساندن (چرم)، کاهش، تنزل، فرونشستن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- Slowly, the flood waters abated.
- سیلاب کم‌کم فرو نشست.
- The storm abated.
- توفان فروکش کرد.
- to abate a tax
- مالیات را تخفیف دادن
- to abate an action
- عملی را خاتمه دادن
verb - transitive
حقوق غصب یا تصرف عدوانی، به‌زورتصرف کردن link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی حقوق

مشاهده
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد abate

  1. verb lessen, grow or cause to grow less
    Synonyms:
    decrease reduce diminish decline subside moderate wane dwindle slacken ebb taper allay dull quell let up recede slow subdue taper off cool chill out mellow out take it easy relax cool it lay back unlax hang loose go with the flow hang easy let it all hang out
    Antonyms:
    increase enhance amplify enlarge extend intensify magnify prolong revive rise

ارجاع به لغت abate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «abate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/abate

لغات نزدیک abate

پیشنهاد بهبود معانی