با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Abate

əˈbeɪt əˈbeɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    abated
  • شکل سوم:

    abated
  • سوم شخص مفرد:

    abates
  • وجه وصفی حال:

    abating

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • adverb noun verb - intransitive verb - transitive
    فروکش کردن، کاستن، تخفیف دادن، رفع کردن، کم شدن، آب گرفتن از(فلز)، خیساندن (چرم)، کاهش، تنزل، فرونشستن
    • - Slowly, the flood waters abated.
    • - سیلاب کم‌کم فرو نشست.
    • - The storm abated.
    • - توفان فروکش کرد.
    • - to abate a tax
    • - مالیات را تخفیف دادن
    • - to abate an action
    • - عملی را خاتمه دادن
  • verb - transitive
    حقوق غصب یا تصرف عدوانی، به‌زورتصرف کردن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد abate

  1. verb lessen, grow or cause to grow less
    Synonyms: allay, chill out, coast, cool, cool it, decline, decrease, diminish, dull, dwindle, ebb, go with the flow, hang easy, hang loose, lay back, let go, let it all hang out, let up, mellow out, moderate, quell, recede, reduce, slacken, slow, subdue, subside, take it easy, taper, taper off, unlax, wane
    Antonyms: amplify, enhance, enlarge, extend, increase, intensify, magnify, prolong, revive, rise

ارجاع به لغت abate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «abate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/abate

لغات نزدیک abate

پیشنهاد بهبود معانی