گذشتهی ساده:
prolongedشکل سوم:
prolongedسومشخص مفرد:
prolongsوجه وصفی حال:
prolonging( prolongate =) طولانی کردن، امتداد دادن، دراز کردن، امت داد یافتن، به تأخیر انداختن، طفره رفتن، به طول انجامیدن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She prolonged her stay by ten days.
او توقف خود را ده روز طولانیتر کرد.
گذشتهی ساده prolong در زبان انگلیسی prolonged است.
شکل سوم prolong در زبان انگلیسی prolonged است.
وجه وصفی حال prolong در زبان انگلیسی prolonging است.
سومشخص مفرد prolong در زبان انگلیسی prolongs است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «prolong» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/prolong