با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Prologize

    American: ˈproʊlɔːˌɡaɪz British: ˈprəʊləɡaɪz
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    همچنین prologuize نیز نوشته می‌شود.

    حالت نوشتاری در انگلیسی بریتانیایی prologise و/یا prologuise است.

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    verb - intransitive
    دیباچه نوشتن، مقدمه نوشتن، مقدمه گفتن، پیشگفتار گفتن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - The speaker prologized about the importance of education and the role it plays in shaping the future.
    - این سخنران در مورد اهمیت آموزش و نقشی که در شکل دادن به آینده ایفا می‌کند، به بیان مقدمه‌ای پرداخت.
    - As the play began, the actor took to the stage to prologuize.
    - با شروع نمایش، این بازیگر برای گفتن پیشگفتار روی صحنه رفت.
    - As the author, I always prologise.
    - به عنوان نویسنده، همیشه دیباچه می‌نویسم.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت prologize

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «prologize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/prologize

    لغات نزدیک prologize

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند