با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Prologue

ˈproʊlɒːɡ / / -lɑːɡ ˈprəʊlɒɡ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adverb
پیش‌درآمد، سرآغاز، مقدمه، پیشگفتار
- the prologue of a Chaucer poem called the Canterbury Tales
- مطلع شعر چاسر به‌نام «زائران کنتربوری»
- in the prologue of life
- در آغاز زندگانی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد prologue

  1. noun preface
    Synonyms: beginning, exordium, explanation, foreword, introduction, opening, overture, preamble, prelude, proem, prolegomenon

ارجاع به لغت prologue

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «prologue» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/prologue

لغات نزدیک prologue

پیشنهاد بهبود معانی