با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Prelude

ˈpreljuːd ˈpreljuːd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    preluded
  • شکل سوم:

    preluded
  • سوم‌شخص مفرد:

    preludes
  • وجه وصفی حال:

    preluding
  • شکل جمع:

    preludes

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - transitive adverb
پیش‌درآمد، مقدمه، قسمت مقدماتی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- Those street skirmishes were a prelude to the general uprising.
- آن جنگ‌های خیابانی مقدمه‌ی شورش همگانی بود.
- a few lines from the prelude to his epical poem
- چند سطر از مقدمه‌ی شعر حماسی او
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد prelude

  1. noun beginning of event
    Synonyms: commencement, curtain-raiser, exordium, foreword, intro, introduction, overture, preamble, preface, preliminary, prelusion, preparation, proem, prolegomenon, prologue, start
    Antonyms: ending, epilogue, postlude

ارجاع به لغت prelude

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «prelude» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/prelude

لغات نزدیک prelude

پیشنهاد بهبود معانی