شکل جمع:
preliminariesصفت تفضیلی:
more preliminaryصفت عالی:
most preliminaryاستانهای، اولیه، مقدمات، مقدماتی، ابتدایی، امتحان مقدماتی
مقدماتی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a preliminary examination for doctoral candidates
امتحان مقدماتی برای داوطلبان درجهی دکتری
preliminary hearing
دادرسی مقدماتی
the preliminary stages of the project
مراحل اولیهی طرح
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «preliminary» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/preliminary