آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Protract

proˈtrækt prəˈtrækt

معنی protract | جمله با protract

verb - transitive

طول دادن، دراز کردن، امت داد دادن، کش دادن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

They protracted the debate.

آن‌ها بحث را به درازا کشاندند.

The negotiations became so protracted that I got up and left.

مذاکرات آن‌قدر طولانی شد که من بلند شدم و رفتم.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد protract

ارجاع به لغت protract

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «protract» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/protract

لغات نزدیک protract

پیشنهاد بهبود معانی