شکل نوشتاری این لغت در حالت اسم (noun): spin-out
سر خوردن، لیز خوردن (خودرو)
The car spun out on the icy road and crashed into a ditch.
خودرو در جادهی یخزده لیز خورد و به گودال سقوط کرد.
The driver panicked when the car started to spin out on the wet pavement.
هنگامی که اتومبیل در پیادهروی خیس شروع به سر خوردن کرد، راننده وحشت کرد.
کش دادن، طول و تفصیل دادن، لفت دادن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The speaker tried to spin out his presentation by adding unnecessary details.
سخنران سعی کرد با اضافه کردن جزئیات غیرضروری، سخنرانی خود را کش بدهد.
The author decided to spin out her novel by including a lengthy backstory for each character.
نویسنده تصمیم گرفت رمان خود را با گنجاندن داستانی طولانی برای هر شخصیت طول و تفصیل بدهد.
کسبوکار برونگذارده، اسپینآوت (شرکتی که حاصل برونگذاری باشد)
The spin-out achieved profitability within its first year of operation.
این شرکت برونگذارده در نخستین سال فعالیت خود به سودآوری رسید.
The success of the spin-out reflects the strength of its business model.
موفقیت این اسپیناوت نشاندهندهی قدرت مدل کسبوکار آن است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «spin out» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/spin-out-2