فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Spin Off

ˈspɪn ɔf ˈspɪn ɒf
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    spun off
  • شکل سوم:

    spun off
  • سوم شخص مفرد:

    spins off
  • وجه وصفی حال:

    spinning off

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable uncountable
    اقتصاد درون‌گذاری، درون‌واگذاره، درون‌واگذاری ، واگذاریِ درون‌شرکتی، درون‌گذارده
    • - The spin-off resulted in an increase in shareholder value.
    • - درون‌گذاری منجر به افزایش ارزش سهام‌داران شد.
    • - The spin-off sparked a wave of interest in the stock market.
    • - این واگذاریِ درون‌شرکتی موجی از علاقه را در بازار سهام به راه انداخت.
  • noun countable
    اسپپین‌آف، برگرفته، مشتق
    • - The spin off of the company's main product was a huge success.
    • - مشتق محصول اصلی این شرکت موفقیت بزرگی بود.
    • - The television show was a spin off of a popular sitcom from the 90s.
    • - این برنامه‌ی تلویزیونی مشتقی از یک کمدی محبوب دهه‌ی ۹۰ بود.
  • verb - intransitive verb - transitive
    تولید کردن، ساختن
    • - After years of working together, the band decided to spin off and pursue solo projects.
    • - پس‌از سال‌ها کار با هم، گروه تصمیم گرفت تا پروژه‌های انفرادی را تولید کند.
    • - The novel was so popular that the author decided to spin off a sequel.
    • - این رمان به‌قدری محبوب بود که نویسنده تصمیم گرفت ادامه‌ای از آن را بسازد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت spin off

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «spin off» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/spin-off-2

لغات نزدیک spin off

پیشنهاد بهبود معانی