فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Spin Off

ˈspɪn ɔf ˈspɪn ɒf

گذشته‌ی ساده:

spun off

شکل سوم:

spun off

سوم‌شخص مفرد:

spins off

وجه وصفی حال:

spinning off

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable

اقتصاد درون‌گذاری، درون‌واگذاره، درون‌واگذاری ، واگذاریِ درون‌شرکتی، درون‌گذارده

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی اقتصاد

مشاهده

The spin-off resulted in an increase in shareholder value.

درون‌گذاری منجر به افزایش ارزش سهام‌داران شد.

The spin-off sparked a wave of interest in the stock market.

این واگذاریِ درون‌شرکتی موجی از علاقه را در بازار سهام به راه انداخت.

noun countable

اسپپین‌آف، برگرفته، مشتق

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The spin off of the company's main product was a huge success.

مشتق محصول اصلی این شرکت موفقیت بزرگی بود.

The television show was a spin off of a popular sitcom from the 90s.

این برنامه‌ی تلویزیونی مشتقی از یک کمدی محبوب دهه‌ی ۹۰ بود.

phrasal verb verb - intransitive verb - transitive

تولید کردن، ساختن

After years of working together, the band decided to spin off and pursue solo projects.

پس‌از سال‌ها کار با هم، گروه تصمیم گرفت تا پروژه‌های انفرادی را تولید کند.

The novel was so popular that the author decided to spin off a sequel.

این رمان به‌قدری محبوب بود که نویسنده تصمیم گرفت ادامه‌ای از آن را بسازد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت spin off

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «spin off» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/spin-off-2

لغات نزدیک spin off

پیشنهاد بهبود معانی