گذشتهی ساده:
spun offشکل سوم:
spun offسومشخص مفرد:
spins offوجه وصفی حال:
spinning offاقتصاد درونگذاری، درونواگذاره، درونواگذاری ، واگذاریِ درونشرکتی، درونگذارده
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی اقتصاد
The spin-off resulted in an increase in shareholder value.
درونگذاری منجر به افزایش ارزش سهامداران شد.
The spin-off sparked a wave of interest in the stock market.
این واگذاریِ درونشرکتی موجی از علاقه را در بازار سهام به راه انداخت.
اسپپینآف، برگرفته، مشتق
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The spin off of the company's main product was a huge success.
مشتق محصول اصلی این شرکت موفقیت بزرگی بود.
The television show was a spin off of a popular sitcom from the 90s.
این برنامهی تلویزیونی مشتقی از یک کمدی محبوب دههی ۹۰ بود.
تولید کردن، ساختن
After years of working together, the band decided to spin off and pursue solo projects.
پساز سالها کار با هم، گروه تصمیم گرفت تا پروژههای انفرادی را تولید کند.
The novel was so popular that the author decided to spin off a sequel.
این رمان بهقدری محبوب بود که نویسنده تصمیم گرفت ادامهای از آن را بسازد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «spin off» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/spin-off-2