آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Drag On

معنی drag on | جمله با drag on

phrasal verb

(به طور خسته‌کننده‌ای) طولانی کردن یا شدن، کش دادن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی فوق متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

He dragged on the speech much too long.

سخنرانی‌اش را بیش از حد کش داد.

The meeting dragged on for hours.

جلسه ساعت‌ها به طول انجامید.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد drag on

  1. verb extend time of action
    Synonyms:
    continue extend prolong lengthen stretch out draw out go on slowly keep going persist endure protract spin out
    Antonyms:

سوال‌های رایج drag on

معنی drag on به فارسی چی می‌شه؟

عبارت «drag on» در زبان فارسی به «به‌طور خسته‌کننده‌ای طول کشیدن»، «کش‌دار شدن» یا «مدت طولانی ادامه یافتن» ترجمه می‌شود.

این عبارت یک عبارت فعلی (phrasal verb) در زبان انگلیسی است و زمانی به کار می‌رود که یک رویداد، وضعیت یا فعالیت بیش از حد انتظار طول بکشد و به نوعی کسل‌کننده یا خسته‌کننده شود. مفهوم اصلی آن نشان‌دهنده‌ی ادامه‌ی بی‌وقفه و گاهی ناخوشایند یک فرآیند است که گویی زمان با کندی پیش می‌رود.

در زندگی روزمره و محیط کاری، drag on اغلب برای بیان نارضایتی از طولانی شدن یک فعالیت به کار می‌رود. برای مثال، وقتی یک جلسه، پروژه یا بحث گروهی بیش از حد انتظار طول می‌کشد، می‌توان گفت: “The meeting dragged on for three hours”. این جمله به مخاطب منتقل می‌کند که جلسه طولانی و خسته‌کننده بوده است و انرژی شرکت‌کنندگان را گرفته است. به بیان دیگر، drag on حالت مداوم و غالباً ناخواسته‌ی یک فرآیند را توصیف می‌کند.

از دیدگاه زبان‌شناسی و کاربردهای ادبی، drag on می‌تواند بار استعاری نیز داشته باشد. در ادبیات یا گفتگوهای غیررسمی، این عبارت می‌تواند اشاره به کش‌دار شدن زمان، مشکلات یا حتی احساسات داشته باشد. برای نمونه، می‌توان گفت: “The winter seemed to drag on”، که بیانگر این است که زمستان طولانی و طاقت‌فرسا به نظر می‌رسد. این کاربرد استعاری به نویسنده یا گوینده امکان می‌دهد حالت ذهنی یا عاطفی طولانی شدن یک تجربه را به تصویر بکشد.

در زمینه‌های روان‌شناختی و اجتماعی، drag on می‌تواند به احساس کسالت یا بی‌حوصلگی اشاره داشته باشد که وقتی یک وضعیت طولانی و بدون تغییر ادامه می‌یابد، ایجاد می‌شود. مثلاً زمان انتظار در صف، مشکلات طولانی در پروژه‌های گروهی، یا مراحل پیچیده‌ی یک فرایند اداری، همگی می‌توانند drag on شوند و این باعث خستگی ذهنی یا کاهش انگیزه می‌شود. بنابراین، این عبارت نه تنها یک توصیف زمانی، بلکه منعکس‌کننده‌ی تجربه‌ی ذهنی فرد نیز هست.

در فرهنگ محاوره‌ای و رسانه‌ها، drag on اغلب با صفت‌های منفی همراه می‌شود تا طولانی شدن ناخوشایند یا طاقت‌فرسا بودن چیزی را برجسته کند. در فیلم، نقد ادبی یا روزنامه‌نگاری، می‌توان از آن برای توصیف داستان‌های کشدار، جلسات طولانی یا مذاکرات کند استفاده کرد. این کاربرد نشان می‌دهد که عبارت‌های ساده‌ی روزمره می‌توانند بار عاطفی و تحلیلی مهمی در بیان تجربه‌های انسانی داشته باشند.

«drag on» عبارتی است که نشان‌دهنده‌ی ادامه‌ی طولانی، گاهی کسل‌کننده و طاقت‌فرسا یک فرآیند است. این عبارت می‌تواند هم به معنای واقعی زمان و فعالیت، و هم به صورت استعاری برای تجربه‌های ذهنی و عاطفی به کار رود. استفاده از drag on در گفتار و نوشتار به مخاطب کمک می‌کند حس زمان کش‌دار و خستگی‌آور بودن یک موقعیت یا رخداد را به شکل واضح و ملموس منتقل کند.

ارجاع به لغت drag on

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «drag on» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/drag-on-or-out

لغات نزدیک drag on

پیشنهاد بهبود معانی