آیکن بنر

نسل سوخته کیه؟! نسل‌ها رو به انگلیسی یاد بگیر!

نسل سوخته؟! نسل‌ها رو به انگلیسی یاد بگیر!

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Slacken

ˈslækən ˈslækən

توضیحات:

همچنین می‌توان از slack off به‌ جای slacken استفاده کرد.

معنی slacken | جمله با slacken

phrasal verb

سست کردن، شل کردن یا شدن، آهسته کردن، کند کردن، کم شدن، نحیف کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

slackening trade

کاسبی کساد

The rope slackened.

طناب شل شد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

to slacken one's grip

محکم در دست نگرفتن (شل در دست گرفتن) چیزی

to slacken one's speed

از سرعت خود کاستن

to slacken the flow of water

جریان آب را کم کردن

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد slacken

  1. verb do little or nothing; loosen
    Antonyms:

ارجاع به لغت slacken

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «slacken» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/slacken

لغات نزدیک slacken

پیشنهاد بهبود معانی