با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Slacker

ˈslækər ˈslækə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    slackers
  • صفت عالی:

    slackest

معنی

noun
کسی که از انجام وظیفه شانه تهی کند، آدم سست و بی‌حال، سست‌کننده، دریچه، فراری از خدمت نظام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد slacker

  1. noun shirker
    Synonyms: avoider, bum, deadbeat, goldbrick, good-for-nothing, goof-off, idler, loafer, quitter, slouch

ارجاع به لغت slacker

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «slacker» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/slacker

لغات نزدیک slacker

پیشنهاد بهبود معانی