شکل جمع:
slagsسرباره، تفاله، پسماند، مواد زائد، ضایعات
Large piles of slag surrounded the old coal mine.
تودههای بزرگی از ضایعات زغالسنگ، اطراف معدن قدیمی را فرا گرفته بود.
During the smelting process, slag forms on the surface of the molten metal.
در فرآیند ذوب، سرباره روی سطح فلز مذاب تشکیل میشود.
انگلیسی بریتانیایی ناپسند زن هرزه، زن بدکاره، زن بیبندوبار، فاحشه، روسپی (زنی که معشوقههای زیادی دارد)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She was unfairly labeled a slag because of rumors about her private life.
بهدلیل شایعات دربارهی زندگی خصوصیاش، بهصورت ناعادلانه زن بیبندوبار نامیده شد.
He was criticized for calling her a slag in public.
بهخاطر اینکه در جمع به او گفت زن هرزه، مورد انتقاد قرار گرفت.
(انگلیسی استرالیایی) آب دهان، تف
شکل عامیانهی لغت spit
He wiped the slag from his mouth after coughing.
بعداز سرفه، آب دهانش را پاک کرد.
Spitting slag in public places is considered rude.
تف کردن در مکانهای عمومی، رفتاری بیادبانه محسوب میشود.
شکل جمع slag در زبان انگلیسی slags است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «slag» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/slag